اغــــوش گرمم بـاش بگـذار فراموش کنم لــحــظـه هــایی
کــه در سـرمــای بـــیــکـسـی لرزیـــدم ...
مرا میان بازوانت مومیایی کن
شاید ... هزار سال بعد
باستان شناس کنجکاوی از عاشقانه های دستانت
رمز گشایی کند ...!
قایقت می شوم
بادبانم باش
بگذار هرچه حرف پشت مان می زنند مردم
باد هوا شود
دورترمان کند !
آهستـه فتــــح کرده ای با چشمهایت
هرچـــه داشته ام را
حالا تمام جهــان من مستعمره ی توست
عشق
همین خنده های ساده توست
وقتی بـا تمـام غصه هایت میخنـدی
تـا من از تمـام غصه هایـم رهــا شوم...!!!
ببین . . .!
سراغ مرا هیچكس نمی گیرد . . .
مگر كه نیمه شبی . . .
غصه ای . . .
غمی . . .
چیزی . . .
هـر روز صفحه ی نیازمندیـهــا را
زیر و رو میکنــم !
میدانــم بالاخره
یک روز
به مــن لعنتی نیاز پــیدا میکنـــی ...!
نظرات شما عزیزان:

پاسخ: روزگاری چیه؟؟؟؟؟؟ ؟ شما الانم هستی!!!!!!!

پاسخ: به منمیگی؟؟؟؟؟؟؟؟

اینکه"ممنون" !خودم از پسش بر می آیم....باز هم ته تهش...به آن سینه چاک مردانه ات نیاز دارم
به دست هایت حتی...نمیدانی چه لذتی دارد...وقتی تو از خیابان ردم میکنی...
پاسخ: من ؟؟؟؟؟؟؟؟تو؟؟؟؟؟؟؟؟


زنـانگــے وَ مـُـحَـبـَتم را بـا هـَر مــردے تقسـیم نمے کنم
عـشـقَم تنها خــاص ِ یکـــ نـفر اَســت
غـَرق ِ عـــــشــــــق خواهــم کرد آنکه خاص ِ من باشـدطــورے کـه بــے نیاز شـود از عـشق، ســیراب شـود از زندگــے ...تا جــاטּ به در بـَرَم ، آغوشـَم تنها سـَهم اوسـت...
پاسخ: کاشکی همه مث تو بودن
[ سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:اس ام اس عاشقانه, ] [ 21:59 ] [ راشد شیخ احمدی ]
[